مجاهد سایبری

متن مرتبط با «جبهه» در سایت مجاهد سایبری نوشته شده است

درس خواندن در جبهه +عکس

  • رزمندگان در دوران دفاع مقدس در کسب علم و دانش کوشا بودند و کلاس‌های درس حتی درون سنگر‌ها برپا می‌شد.,درس،جبهه،دانش آموز،فرهنگی،مجاهدسایبری،شهرامام ...ادامه مطلب

  • ماسک نزدن رهبری در جبهه

  •  رژیم بعثی عراق در عملیات والفجر ۱۰ هنگامی که با ضعف و زبونی روبرو شد مناطق وسیعی را بمباران شیمیایی کرد و هزاران نفر از مردان، زنان و کودکان بی‌گناه را مصدوم کرد. مطلب زیر خاطره ای از آن‌ دوران است که مربوط می‌شود به حضور مقام معظم رهبری در منطقه عملیاتی والفجر ۱۰.,رهبر،جبهه،ماسک،شیمیایی،مجاهدسایبری،شهرامام ...ادامه مطلب

  • خواهرم، چادرت!

  • خاطره ای خواندنی و تاثیر گذار از روزهای جبهه و جنگ... به گزارش فرهنگ نیوز، خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت میکند:"يادم مي آيد يک روز که در بيمارستان بوديم، حمله شديدي صورت گرفته بود. به طوري که از بيمارستان هاي صحرايي هم مجروحين زيادي را به بيمارستان ما منتقل مي کردند. اوضاع مجروحين به شدت وخيم بود. در بين همه آنها، وضع يکيشان خيلي بدتر از بقيه بود. رگ هايش پاره پاره شده بود و با اين که سعي کرده بودند زخم هايش را ببندند، ولي خونريزي شديدي داشت. مجروحين را يکي يکي به اتاق عمل مي برديم و منتظر مي مانديم تا عمل تمام شود و بعدي را داخل ببريم. وقتي که دکتر اتاق عمل اين مجروح را ديد، به من گفت که بياورمش داخل اتاق عمل و براي جراحي آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بياورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم. همان موقع که داشتم از کنار او رد مي شدم تا بروم توي اتاق و چادرم را دربياورم، مجروح که چند دقيقه اي بود به هوش آمده بود به سختي گوشه چادرم را گرفت و بريده بريده و سخت گفت: من دارم مي روم که تو چادرت را در نياوري. ما براي اين چادر داريم مي رويم... چادرم در مشتش بود که شهيدشد.از آن به بعد در بدترين و سخت ترين شرايط هم چادرم را کنار نگذاشتم".,چادر،جبهه،حجاب،مجاهدسایبری،دزآب،شهرامام ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها