آمریکا در تنگنای راهبردی بنبست هستهای ایران
پایگاه اینترنتی بلومبرگ 14 می 2013 (24 اردیبهشت) در مقالهای به سیاستهای آمریکا برای پایان مسئله هستهای ایران پرداخت و نوشت: در مورد حرکت ناگهانی ایران به سوی ساخت بمب هستهای، صحبتهای بسیاری شده است. این هراس و نگرانی وجود دارد که هزاران سانتریفیوژ و چندین تن اورانیوم غنیشده ایران ممکن است ظرفیتهای لازم را برای تولید سوخت هستهای به منظور ساخت بمب هستهای به این کشور بدهد؛ در واقع، پیش از آنکه آمریکا یا هر کشور دیگری بتواند برای توقف آن مداخله کند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، در سخنرانی سپتامبر 2012 در سازمان ملل تصویری از خط قرمز هستهای ایران را به نمایش گذاشت و زمان رسیدن به این خط قرمز را بهار امسال دانست. شگفتانگیز است که این نوع پیشبینی درست از آب درنیامد؛ زیرا ایران ظاهراً عجلهای برای فرار به جلو برای ساخت بمب هستهای ندارد. ایران بازی طولانیتری را ادامه میدهد که روند آن، نشاندهنده موفقیت احتمالی ایران است.
در ادامه مقاله آمده است: هدف ایران، ساخت تسلیحات هستهای با هزینهای قابل قبول است. ایران بهمنظور دستیابی به این هدف، باید از برداشتن گامی جدی که جرقه جنگ را بزند، پرهیز کند. آنها در مدیریت مسئله تحریمها موفق بودهاند. بنابراین، میتوان گفت راهبرد حکومت ایران، کارساز و مؤثر بوده است. موفقیت ایران تنها دلیلی است که این کشور را وادار میکند برای ساخت بمب هستهای فرار به جلو نکند. این موضوع بهویژه در مورد نوع بمبی که ایران برای ساخت آن تلاش میکند، صدق میکند. ایران اصل انفجار و آزمایش هستهای را برای موفقیت ساخت بمب هستهای خود مد نظر قرار میدهد.
در پایان مقاله آمده است: هر گونه فعالیت ایران قابل ردیابی است. جیمز کلپر، مدیر اطلاعات آمریکا، در ماه مارس به کمیته کنگره تضمین داد که ایران نمیتواند مواد هستهای را به سوی ساخت بمب منحرف کند و اورانیوم با قابلیت ساخت بمب هستهای غنیسازی کند. در واقع، هر گونه فعالیتی قابل رهگیری و کشف است. منظور آقای «کلپر» میزان اورانیومی بود که ایران تاکنون غنیسازی کرده است. ذخایر اورانیوم ایران بهطور منظم از سوی بازرسان سازمان ملل بازبینی میشود. طی حداکثر چند هفته آنها احتمالاً از انحراف هستهای ایران مطلع خواهند شد. ایران برای تبدیل ذخایر کنونی اورانیوم غنی شده خود باید آنها را دوباره غنیسازی کند؛ اما نسل فعلی سانتریفیوژها بسیار ناکارآمد هستند. تا دو سال آینده میتوانیم شاهد شرایط جدیدی باشیم. ایران میتواند ذخایر عظیمی از اورانیوم با غنای متوسط داشته باشد. ایران میتواند سرانجام به «ناحیه مصونیت» وارد شود که اسرائیلیها را نگران کرده است بهطویکه ایران به قدرت ساخت تسلیحات هستهای دست مییابد و این شرایط دیگر به معنای پایان آسیبپذیری برنامه هستهای ایران در برابر حملات هوایی خواهد بود. ایران میتواند به طور منطقی امیدوار باشد که با تکامل مؤثر برنامه هستهای خود، جهانیان را در شرایطی قرار بدهد که حمله هوایی را ناکافی بدانند و در عین حال، جنگ تمامعیار علیه ایران نیز پرهزینه خواهد بود؛ بنابراین احتمالاً جهانیان گزینه «مهار» را بهعنوان راهبرد بهتر انتخاب خواهند کرد. آمریکا و متحدانش راهی برای مقابله با این راهبرد نیافتهاند. آنها تحریمهایی را به ایران تحمیل کردهاند که نتوانسته پیشرفت هستهای ایران را متوقف کند. آنها در مورد اقدام نظامی هشدار دادهاند؛ اما بهنظر میرسد ایران اقدام نظامی را جدی نگرفته است. ایران اقدامی کافی برای ایجاد بحران صورت نداده است و این مسئله، شرایط را پیچیده میکند.
اخبار و تحلیلها: این پایگاه خبری آمریکایی همانند بسیاری از دیگر رسانههای غربی و صهیونیستی، سعی کرده به مخاطب خود القا کند که ایران بهدنبال ساخت بمب اتمی است اما با توجه به وضعیت موجود، عجلهای برای ساخت آن ندارد! جالب این است که در همین مقاله در تناقضی عجیب، نویسنده اذعان میدارد که تمام فعالیتهای هستهای ایران بهطور منظم زیر نظر بازرسان سازمان ملل است و اگر ایران احیاناً انحرافی در این زمینه پیدا کند، ظرف چند هفته بازرسان سازمان ملل مطلع خواهند شد. بهنظر میرسد تمام این هیاهوهای تبلیغاتی غرب و صهیونیستها علیه ایران، چیزی جز انحراف افکار عمومی از واقعیتهای موجود نیست که در راستای فشار بیشتر علیه ایران انجام میگیرد وگرنه آنها هم بهخوبی میدانند که ایران بهدنبال تسلیحات هستهای نبوده و نیست و آن را برخلاف اخلاق انسانی میداند.